کتابخانه عمومی آزادگان لیسار
کتابخانه عمومی آزادگان لیسار

کتابخانه عمومی آزادگان لیسار

معرفی کتاب(من زنده ام)+ برای تعطیلات نوروز



من زنده‌ام» کتابی است از دست نوشته‌های معصومه آباد عضو شورای شهر تهران، که خاطرات وی از دوران دفاع‌مقدس و سال‌های اسارت او در زندان الرشید بغداد و انتقالش به اردوگاه موصل و عنبر را بازگو می‌کند.

کتاب من زنده‌ام، مشتمل بر 7 فصل با موضوعات خاطره‌ها، نکته‌های مهم و عکس‌های زمان جنگ است. در این کتاب به آزادگانی اشاره شده است که هنوز شب‌ها با کابوس زندان الرشید و استخبارات، قتلگاه‌های عنبر، رمادیه، تکریت و موصل از خواب می‌پرند؛ بی‌آنکه سازمان‌های مدافع حقوق بشر به آن همه جنایات پاسخی داده باشند.

فصل اول این کتاب از روزگار کودکی معصومه آباد که با نخستین حرکت قطار زندگی‌اش آغاز می‌شود، شروع شده که در هر پیچ، بار او بر دوشش سنگین‌تر می‌شود؛ باری که خاطره، لبخند، گریه، درد، شادی و عشق، در خانواده‌ای دین‌مدار را به تصویر می‌کشد. فصل دوم این کتاب، از روزگار نوجوانی معصومه آباد، دوران ورود به دبستان و زندگی در آبادان ادامه دارد. در فصل سوم مسائل و اتفاقات انقلاب و دفاع‌مقدس به‌صورت مختصر بیان می‌شود. فصل چهارم این کتاب، اسیر شدن و اتفاقات مربوط به آن را عنوان می‌کند. فصل پنجم روزهای انتظار خانواده معصومه آباد بعد از مفقود شدن وی را یادآور می‌شود و فصل ششم نیز خلاصه اسارت معصومه آباد و انتقالش از بیمارستان الرشید بغداد به اردوگاه موصل و عنبر را بازگو می‌کند و آخرین فصل کتاب من زنده‌ام نمونه‌هایی از نامه‌های این بانوی آزاده در هنگام اسارت به خانواده‌ا‌ش و گزیده‌ای از عکس‌های روز آزادی وی در کنار خانواده را نشان می‌دهد.

معصومه آباد نویسنده کتاب من زنده ام در مراسم چهارمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت اظهار کرد: آنچه که در کتاب من زنده ام بیان شده است، خاطرات روزهای سخت اسارت بود که امانت مردم در طول دفاع مقدس در مشت من بود و من به پیروی از سخنان دوستان مبنی بر نگارش خاطرات، قلم به دست گرفته و شروع به نوشتن کردم.

وی افزود: در سال 91 توفیق دیدار با رهبری همراه با خیل عظیمی از آزادگان نصیب من شد که در این جلسه امام خامنه‌ای(مدظله العالی) فرمودند: این دوران اسارت قرن‌های کوتاه شده و خلاصه شده ای است که انسان‌های مستعد را به الماس درخشان تبدیل کرده است. تا زمانی که این تاریخ ملبس به لباس هنر نشود، ماندگار نخواهد بود.

وی افزود: آنجا بود که احساس کردم 30 سال قصور کرده‌ام. پس به توصیه رهبری شروع به نوشتن کردم و کسی که در طول نوشتن به من امید نوشتن می داد آقای سرهنگی بود.

نویسنده کتاب «من زنده‌ام» با اشاره به شرایط دشوار نگارش اثر گفت: دو سوم کتاب در مطاف خانه خدا نوشته شده است، احساس کردم جایی که خداوند معجزه پیامبرش را کتاب قرار داده، رسالتش را با خواندن آغاز می‌کند و به قلم قسم می‌خورد می‌توانم کتابم را بنویسم و از خدا خواستم کمکم کند تا هر آنچه که او می‌پسندد به روی کاغذ بیاورم. آنچه که می‌نوشتم در پشت پرده اشک بود.

آباد ادامه داد: اما از همه اینها شیرین‌تر لحظه‌ای بود که به نزد رهبر معظم انقلاب رفتم تا از ایشان برای رونمایی کتابم اذن بگیرم.

وی با اشاره به تقریظ رهبر انقلاب بر روی کتاب خاطراتش و اشتیاق وی برای مطالعه آن گفت: وقتی خبر تقریظ رهبری را شنیدم سراپا شوق برای گرفتن آن شدم.

وی به دیدار دوباره خود با رهبر معظم انقلاب در سالروز آزادی‌اش اشاره کرد و گفت: برایم عجیب ‌تر روزی بود که از دفتر ایشان با من تماس گرفتند و از من خواستند تا در سالروز آزادی‌ام که مصادف با ورود امام به کشور بود به دیدار ایشان بروم. به من اجازه داده بودند تا هر کسی را می‌خواهم به این دیدار ببرم. من نیز به همراه مادر، خواهر و برادر ، دوستان و آشنایان به دیدار رهبری رفتم. ایشان در این دیدار 3 ساعت برای ما وقت گذاشتند و فرمودند که رنج کشیدنی است نه خواندنی. اما این کتاب رنج را خواندنی کرد. من با این حرف ایشان فکر می‌کنم که این معجزه قلم است.


این کتاب هم اکنون در کتابخانه آزادگان لیسار موجود میباشد و به عنوان کتابی که در تعطیلات نوروز میتواند اوقات ما را


پر نماید و بعلاوه درسهای زیادی به ما بیاموزد پیشنهاد میشود.

هدیه دادن کتاب در عید

عیدی ‌دادن کتاب به کوچک‌ترها  یک‌جور پاشیدن بذر است، آبیاری ‌کردن یک نهال که برای نوروز ایرانی، اصل جنس به‌شمار می‌ آید. 


 

 

به گزارش لیزنا، حسین عبدالهاشم پور، سردبیر هنرآنلاین، عیدی دادن کتاب در ایام نوروز را پیشنهاد داد و افزود: اگر درددل ‌های اهالی تئاتر و ترسشان از بیماری در نبودِ بیمه، اعتراض به حقشان در نبود بودجه کافی، اینکه کار ندارند و عیدی ندارند، را خوانده باشید، محال است به این تیتر بخندید.

 

او ادامه داد:  اگر درمان دردهای امروز جامعه هنری درگیر بوروکراسی اداری و جیب خالی دولت است، برای تحول ‌آفرینی در هنر فردای ایران باید نسل آینده را به همنشینی با فرهنگ و هنر اُنس داد تا سالن‌های هنری آنقدر لبریز از تماشاچی باشد که در این گردش مالی، بودجه‌های حمایتی گم شود.

 

 

عبدالهاشم پور در ادامه گفت: نخستین ‌قدم برای دستیابی به این آرمانشهر، عادت‌دادن بچه‌ها به خواندن کتاب است؛ یک کتابخوان کوچولو در سایه استمرار عادات فرهنگی در بزرگسالی اهل تماشای تئاتر، سینما و هنرهای تجسمی می‌شود و آگاهانه در سبد هزینه‌های خانواده‌اش، برای فرهنگ و هنر بودجه‌ای کنار می‌گذارد.

 

 

وی اضافه کرد: حتما تعجب نمی ‌کنید اگر ادعا کنم در صورت فراگیرشدن فرهنگ کتابخوانی، بسیاری از چالش‌هایی که ایرانی امروز به آن دچار است و از حل آن عاجز مانده، مثلا انحراف رسم دیرسال چهارشنبه ‌سوری که دیگر شباهتی به سور و سورچرانی ندارد و انبوه نمونه‌ های دیگر در گذر نسل‌ها بسامان خواهد شد. بنابراین عیدی ‌دادن کتاب به کوچک‌ترها یک کار تشریفاتی و لوس نیست؛ یک‌جور پاشیدن بذر است، آبیاری ‌کردن یک نهال که برای نوروز ایرانی، اصل جنس به‌شمار می‌آید. اگر چنین کارهایی کنیم، دعای زیبای تحویل سال را جدی گرفته‌ایم. روز نو پیشاپیش مبارک.

ملی شدن صنعت نفت(مقاله)

پس از اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی و سپس آمریکا در جنگ جهانی دوم، رقابت استعمارگران بر سر منافع، خصوصا نفت، تشدید شد. دولت ایران بعد از مواجهه با تقاضای شرکت‌های نفتی هر سه کشور، اعلام نمود که دادن هرگونه امتیاز باید به بعد از جنگ موکول شود، زیرا در زمان حاضر و به دلیل وجود جنگ، وضعیت اقتصادی کشورها روشن نیست.   .



پس از پایان جنگ جهانی دوم، انگلیس و شوروی موظف بودند ظرف مدت شش ماه پس از خاتمه جنگ، نیروهای خود را از خاک ایران تخلیه نمایند، اما شوروی نه تنها از خاک ایران خارج نشد، بلکه به  نیروهای دیگری هم وارد نقاط شمالی ایران کرد. در این زمان قوام، نخست وزیر ایران بود، در نتیجه سیاستی که وی در قبال شوروی‌ها اتخاذ نمود، نیروهای شوروی خاک ایران را ترک کردند.

یکی از اقدامات قوام، عقد قراردادی بود که بین دولت ایران و سفیر شوروی در تهران به امضا رسید. براساس این قرارداد، نیروهای شوروی می‌بایست ظرف یک ماه و نیم خاک ایران را ترک کنند و قرار شد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ایجاد شود و اساسنامه آن ظرف هفت ماه برای تصویب به مجلس پانزدهم پیشنهاد گردد. در سی‌ام مهرماه 1326، نمایندگان مجلس شورای ملی ماده واحده‌ای را به تصویب رساندند که منتفی شدن قرارداد نفت ایران و شوروی هدف اصلی آن بود. همچنین در این ماده واحده تاکید شده بود که دادن هرگونه امتیازی به خارجی‌ها ممنوع است و دولت مکلف است که به منظور استیفای حقوق ملت ایران از نفت جنوب اقدام کند.

 تحرکات انگلیس و قرارداد گس - گلشاییان

 دولت انگلستان از تصویب این ماده واحده  ناراضی نبود، زیرا این طرح موجب شده بود که دست شوروی‌ها از منابع نفتی ایران کوتاه گردد. اما دولت انگلستان به منظور حفظ سلطه خویش بر نفت جنوب و جلوگیری از استیفای حقوق ملت ایران با مقامات کشور وارد مذاکره شد تا قراردادی را به تصویب برساند که قرارداد 1933 را مورد تایید و تاکید قرار دهد. در پی این قرارداد که به قرارداد "گس- گلشاییان" یا قرارداد الحاقی  (الحاقی به قرارداد 1933) مشهور گشت،  مخالفت‌ها و اعتراض‌های شدیدی از سوی بعضی از نمایندگان و همچنین از سوی بخش آگاه جامعة ایران بالا گرفت. قرارداد الحاقی در تاریخ 26 تیر ماه 1328، به عنوان ضمیمه قرارداد اصلی، یعنی امتیازنامه 1932 به امضای گلشاییان نماینده دولت ایران و وزیر دارایی وقت و «گس» نماینده شرکت نفت رسید. به رغم اینکه برخی از مواد قرارداد به نفع ایران بود، اما در واقع این دولت بریتانیا بود که طبق قرارداد توانست به اعتبار قانونی قرارداد دارسی که به تصویب مجلس نرسیده بود، بیفزاید و همچنین تمدید 33 ساله آن را تایید و تقویت کند. بر اساس قرارداد گس – گلشاییان سلطه انگلیس بر منابع نفتی ایران تا سال 1361 شمسی تضمین می شد.براساس ماده ده قرارداد الحاقی، مقررات قرارداد 1933 در کمال اعتبار و قوت خود باقی بود و دولت ایران براحتی نمی‌توانست آن را لغو نماید.

اما گفت و گوهای مقدماتی و پیرامونی آن به مردم ایران آگاهی بخشید و مبارزه برای دفاع از حقوق اساسی ایران را از حالت پارلمانی به یک جهاد ملی تبدیل کرد.

 آیت الله کاشانی تلاش کرد تا مبارزه را هدف‌دارتر نماید. وی اعلامیه شدید اللحنی علیه شرکت نفت صادر کرد و در آن خواهان لغو امتیاز شد. طرح لغو امتیاز نفت در بین مردم، برای انگلیس و رژیم بسیار گران بود و برای خود آیت‌الله کاشانی هم تبعید به لبنان را در پی داشت.

 تشکیل مجلس شانزدهم و نخست وزیری رزم‌آرا

مجلس شانزدهم در 20 بهمن 1328 آغاز به کار کرد و دولت ساعد به دلیل عدم رای اعتماد در 27 اسفند ماه همین سال ساقط شد و علی منصور به خواست سفارت انگلیس بر شاه تحمیل و مامور تشکیل کابینه گردید. منصور برای جلب رضایت نیروهای مذهبی از آیت‌الله  کاشانی که در لبنان در تبعید به سر می‌برد دعوت کرد تا به ایران بیاید؛ ورود آیت الله کاشانی نه تنها به نفع منصور نبود، بلکه تظاهرات خود جوش مردمی را نیز درپی داشت.

آیت الله کاشانی یک هفته پس از ورود، در 28 خرداد ماه پیامی به مجلس شورا فرستاد که توسط دکتر مصدق در صحن مجلس قرائت گردید. این پیام در واکنش به طرح درباره قرارداد الحاقی در مجلس شورا، توسط منصور بود. منصور که از یک طرف با از دست دادن پشتوانه خود، یعنی انگلیس مواجه شد و از طرف دیگر با مخالفت‌های پی در پی آیت‌الله  کاشانی روبرو گردید، به ناچار در پنجم تیرماه ، پس از سه ماه حکومت، مجبور به استعفا شد و رزم آرا جایگزین وی گردید و به نخست وزیری رسید.

مساله مهمی که رزم آرا مامور آن شد، تصویب لایحه الحاقی گس– گلشاییان بود که در زمان منصور به مجلس تقدیم شده و در کمیسیون نفت تحت بررسی بود. کمیسیون موظف بود قرارداد الحاقی را بررسی و نظرات خود را به مجلس اعلام کند. پس از بحث‌های فراوان، کمیسیون در 19 آذر ماه، گزارش و نتیجه کار خود را به این شرح به مجلس تقدیم کرد: «چون قرارداد الحاقی کافی برای استیفای حقوق ایران نیست، لذا مخالفت خود را با آن اظهار می‌دارد.»

سرانجام روز 26 آذر ماه، گزارش کمیسیون در مجلس طرح شد و مجلس به آن رای مثبت داد و بدین ترتیب قرارداد گس – گلشاییان از دور خارج شد.

ملی شدن نفت

نمایندگان در کمیسیون نفت در خلال بحث‌های خود، از ملی شدن صنعت نفت سخن به میان می‌آوردند. هنگام تصویب گزارش کمیسیون نفت طرحی با امضای یازده نفر، مبنی بر ملی شدن صنعت نفت به مجلس تقدیم شد، اما چون امضای کافی نداشت، مطرح نشد.

از سوی دیگر رزم آرا تلاش می‌کرد تا راه‌حلی برای خروج از بن‌بستی که کمیسیون نفت برای او به وجود آورده بود، به دست آورد، بنابراین سعی می‌کرد با تمام توان از ملی شدن صنعت نفت جلوگیری کند. وی پس از مصوبه 26 آذر ماه مجلس، در سوم دی ماه، در جلسه خصوصی مجلس شرکت کرد و به شدت علیه ملی شدن نفت، سخن راند و در پایان با صراحت تمام گفت: " ملی کردن صنعت نفت بزرگترین خیانت است."  دو روز بعد، وزیر دارایی، غلامحسین فروهر به مجلس آمد و ضمن مخالفت با ملی شدن صنعت نفت، لایحه قرارداد گس- گلشاییان را مسترد کرد.

روز 8 دی ماه به دعوت آیت الله  کاشانی و برخی احزاب جبهه ملی، جمعیتی چند هزار نفری در میدان بهارستان تجمع و در خاتمه قطعنامه‌ای صادر کردند که در آن به استرداد قرارداد الحاقی اعتراض شد.

پس از کارشکنی‌های مداوم و شگردهای توطئه‌آمیز رزم‌ آرا، رهبران نهضت ملی شدن نفت به این نتیجه رسیدند که در این برهه ، مانع اصلی، شخص رزم آرا ست. در آن زمان نهضت مردمی به رهبری آیت الله کاشانی، جبهه ملی به رهبری دکترمصدق به همراه برخی از نمایندگان مجلس و فداییان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی برای ملی شدن نفت تلاش می‌کردند. نواب صفوی و فداییان اسلام تصمیم گرفتند تا با یک اقدام انقلابی، سد راه نهضت ملی، یعنی رزم‌ آرا را از میان بردارند.

پس از رزم‌آرا دیگر هیچ یک از نمایندگان وابسته به انگلیس را یارای مقابله با نهضت ملی شدن  نفت نبود؛ از اینرو کمیسیون نفت، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت  در سراسر کشور را پذیرفت و طرح زیر را به مجلس تقدیم کرد." نظر به اینکه ضمن پیشنهادهای واصله به کمیسیون نفت مبنی بر ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور مورد توجه و قبول کمیسیون قرار گرفته و از آنجایی که وقت کافی برای مطالعه در اطراف اجرای این اصل باقی نیست، کمیسیون مخصوص نفت از مجلس شورای ملی تقاضای دو ماه تمدید می‌نماید. بنابر این ماده واحده ذیل را با قیود دو فوریت برای تصویب، تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.ماده واحده: مجلس شورای ملی تصمیم مورخ 17/12/29 کمیسیون مخصوص نفت را تایید و با تمدید مدت موافقت می‌نماید.  تبصره 1) کمیسیون نفت مجاز است از کارشناسان داخلی و خارجی در صورت لزوم دعوت نماید و مورد استفاده قرار دهد.

تبصره 2) آقایان نمایندگان حق دارند تا پانزده روز بعد از تشکیل کمیسیون حق حضور داشته باشند.

سرانجام ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در روز 24 اسفند در مجلس شورای ملی مطرح شد و به اتفاق آرا به تصویب رسید. و بالاخره در 29 اسفند 1329 مجلس بر ملی شدن صنعت نفت صحه گذاشت و گزارش پیشنهادی کمیسیون نفت را به شرح زیر تصویب نمود:

«به نام سعادت ملت ایران و به منظور تامین صلح جهان، امضاءکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری، در دست دولت قرار گیرد.»

 پس از به نخست وزیری رسیدن مصدق در اردیبهشت 1330 و اصلاح جزیی در گزارش 9 ماده‌ای کمیسیون نفت، اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سرلوحه برنامه دولت قرار گرفت.

 با ملی شدن نفت هیئت خلع ید به جنوب عزیمت نموده و تابلوی" ریاست شرکت" از سر در دفتر مرکزی خرمشهر کنده شد و به جای آن "هیئت مدیره موقت " نصب گردید. از آن پس کلیه تاسیسات و ادارات شرکت زیر نظر هیئت مدیره جدید بود؛ کارکنان خارجی که از این رویداد ناراضی بودند، در تاریخ دهم مهرماه 1330 همگی ایران را ترک نمودند.



http://asrezanjan.ir/manager_asrezanjan_920728/uploads/aa41426_text_more.jpg


تبریک سال نو

بوی جان می آید اینک از نفس های بهار
دستهای پر گل اند این شاخه ها ، بهر نثار
با پیام دلکش ” نوروزتان پیروز باد ”
با سرود تازه ” هر روزتان نوروز باد ”
شهر سرشار است از لبخند ، از گل ، از امید
تا جهان باقی است این آئین جهان افروز باد . . .


http://images.persianblog.ir/373309_Umg5fpAT.jpg



ساعات کاری در ایام نوروز




بدینوسیله به اطلاع اعضای محترم کتابخانه میرساند که ساعت کاری کتابخانه در ایام عید نوروز


بدینگونه میباشد:


شنبه 08/01/1394 تا سه شنبه 11/01/1394



(فقط شیفت صبح)