کتابخانه عمومی آزادگان لیسار
کتابخانه عمومی آزادگان لیسار

کتابخانه عمومی آزادگان لیسار

تبریک عید فطر

نتیجه تصویری برای تبریک عید فطر

واژه «عید» از ریشه عود گرفته شده ‏و به معناى بازگشت است، و واژه «فطر» از فطرت‏ گرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراین عید فطر؛ یعنى بازگشت‏ به فطرت و سرشت.

بازگشت از این نظر که آیا رابطه ما با فطرت پاک انسانى به طورصحیح برقراراست‏ یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاکى که خداوند به ما داده و بر اثرحجاب‏هاى ‏جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، در کلاس ماه رمضان زنگارها زدوده‏ شده‏اند یا نه؟ که اگر چنین است ‏باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى بر طاغوت نفس را در نماز عید فطراعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این که: آن چه را در ماه‏ رمضان آموخته‏اند و در راه خودسازى و بهسازى به کار برده‏اند ابراز بدارند، با کلمات و حرکات، بلکه در قلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعارآمیخته با شعور و فریاد برون و درون که: «الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا وله الشکرعلى ما اولانا؛ خدا بزرگتراز آن است که توصیف ‏گردد. آرى چنین است، معبودى جز خداى یکتا و بى‏همتا نیست، و خدا بزرگتراز آن ‏است که وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاک خدا دارد به خاطر آن که ما را در راستاى پاکسازى و بهسازى هدایت کرده، و شکر او را که جمعیت ما و امت ما را برترین جمعیت و امت قرار داده است.» رمضان اندک اندک پایان مى‏پذیرد، و به ‏انتهاى خود مى‏رسد، مسلمانان درمکتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایش‏ها وتقویت صبرواراده، پس از فراگیرى و آموزش به خودسازى پرداخته‏اند؛ اینک جشن ‏مى‏گیرند که در راه پر دست‏انداز جهاد اکبر، با گام‏هاى استوارعبورکرده‏اند و به ‏مقصود رسیده‏اند. چرا که براى انسان بازگشت ‏به خویشتن، فرا رسیدن بهارمعنویت ‏است؛ مانند درختانى که پس ازگذران زمستان سرد، به بهار رسیده‏اند و در مسیرحرکت قرار گرفته‏اند، به راستى چه عیدى شیرین‏تر و چه پیروزى‏اى شکوهمندتر از بازگشت ‏به خویشتن، و پیروزى برطاغوت نفس اماره؟ که فطرت را زیر پاى سهمگین خود منکوب کرده است.


فلسفه اعیاد اسلامی

چهارعید در اسلام به طور رسمى وجود دارد که عبارت‏اند از: عید قربان، عید غدیر، عید جمعه وعید فطر. عید قربان جشن ایثار و فداکارى است، و مسلمان در این رابطه به خویشتن بازمى‏گردد که آیا به باطن و ماهیت چنین عیدى ‏رسیده است ‏یا نه. آن گونه که ابراهیم خلیل (ع) قهرمان توحید رسید، و حسین بن‏علىعلیهماالسلام آن را درکربلا تکمیل کرد. عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمان‏ با ژرف ‏اندیشى به خویشتن مى‏نگرد که آیا انتخاب او در مسئله بسیار مهم رهبرى، صحیح بوده است‏ یا نه؟ که در بینش اسلام ناب، مسئله بسیارعمیقى است، و از ارکان‏ زیربنایى نظام اسلام است، که اگر او نباشد هیچ یک ازمفاهیم اسلام، ارزش و اصالت ‏خود را نمى‏توانند نشان دهند. عید جمعه بازگشت ‏به خویشتن است که نقش اساسى در پیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و به راستى که برقرارى اتحاد و یک ‏رنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرف ‏ترین برکات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد.

ولى آیا مى‏دانید که اگرعید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگرتکمیل نخواهد شد. اگر چنین عیدى درزندگى انسان تحقق یابد همه روز، روزعید است؛ چنان‏ که ‏امیرمومنان على(ع) فرمود: «انما هوعید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه، و کل ‏یوم لا یعصى الله فیه فهو عید؛(1) امروزتنها عید کسانى است که روزه آنها در پیشگاه ‏خدا پذیرفته شود، و عبادت‏هاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزى ‏که گناه نکنى روزعید تو است.» حضرت على(ع) این سخن را از سرچشمه وحى گرفته‏ بود، چرا که وقتى خطبه رسول خدا(ص) را درمسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، از آن حضرت پرسید: «بهترین کار در ماه رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد: «الورع عن محارم الله عزوجل؛ (2) ورع و پرهیزکارى ازآن چه خداوند حرام نموده است ‏مى‏باشد؛ یعنى همان خودسازى و بازگشت ‏به فطرت پاک توحیدى‏.»


مسئله عید و فطرت در قرآن

براى این که مسئله « بازگشت ‏به فطرت‏» را که ماهیت‏  عید فطر را تبیین مى‏کند، بهتر بفهمیم و به اهمیت آن، بهتر و عمیق‏تر پى ببریم، مسئله عید و فطرت را به طورخلاصه از دیدگاه قرآن، مورد بررسى قرار مى‏دهیم.

در قرآن مجید کلمه عید یک بار آمده، که در رابطه با حضرت عیسى(ع) و حواریون و شاگردان مخصوص او است، به این ترتیب که: آن شاگردان مخصوص براى تکمیل ایمان خود به عیسى(ع) گفتند: «آیا پروردگار تو مى‏تواند غذایى از آسمان (مائده) براى ما بفرستد؟» حضرت عیسى(ع) از این تقاضا که بوى شک و تردید مى‏داد، نگران شد و به‏ آنها فرمود:

«از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى حضرت عیسى(ع) دریافت که‏ مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى(ع) است، تا در پرتو دیدارآن، قلبشان پاک ‏و سرشار از اطمینان و یقین گردد، ازاین رو به خدا عرض کرد: «اللهم ربنا انزل‏علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منک؛ (3) خداوندا! مائده‏اى از آسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانه‏اى ازتو.»

و از آن جا که روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح (ع) آن را «عید» نامیده است، و مطابق روایات چون‏ «مائده‏» در روز یکشنبه نازل شده، مسیحیان این روز را مانند جمعه ما مسلمانان، روزعید مى‏دانند و تعطیل مى‏کنند. نتیجه این که در قرآن کلمه «عید» به عنوان تکمیل ایمان، و وصول به مرحله یقین که اساس خودسازى است، مطرح شده است.

بنابراین ما که پیرو قرآن هستیم، باید به مسئله عید به عنوان محور پاکسازى و بهسازى بنگریم. عید فطر وقتى براى ما عید واقعى است که در مسیرخودسازى، پیروز شده باشیم، و تحول عمیقى در ما پدیدار شده باشد.

اما در مورد فطرت، باید توجه داشت که قرآن با صراحت، خدا شناسى و دین را مسئله‏اى فطرى مى‏شمرد. آیات متعددى در قرآن به این مطلب دلالت دارد، از جمله در آیه 30 روم مى‏خوانیم: «فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم؛ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص ‏پروردگار کن، این فطرتى است که خداوند انسان‏ها را برآن آفریده، دگرگونى در آفرینش خدا نیست.» این آیه با صراحت، ‏بیان کننده آن است که دین اسلام بر اساس ‏فطرت و سرشت و نهاد انسان مى‏باشد، و دستورهاى آن، همه وهمه هماهنگ با درون ذات ‏وجود انسان است، و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیت‏هاى ‏ناسالم، محفوظ باشد، همان را مى‏خواهد که آیین ناب اسلام آن را مى‏خواهد، و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشر تدوین نموده است. و اگر انسان داراى فطرت ‏نخستین، به دور از حجاب‏ها و زنگارها باشد، بدون هیچ‏گونه تردید و دغدغه، راه‏ توحید و دستورهاى صحیح الهى را مى‏پسندد و برمى‏گزیند، معناى جهاد اکبر و مبارزه ‏بى‏امان با طاغوت نفس این است که پرده‏ها و حجاب‏ها و زنگارها را از روى فطرت پاک‏ برداریم و آن را پیروى کنیم.


انواع فطرت

فطرت در تعبیرات دانشمندان بر دوگونه است: فطرت عقل و فطرت دل.

فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، که انسان بعد از رسیدن به کمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت در اسرارهستى، بى‏درنگ به این حقیقت منتقل مى‏شود که ‏محال است، این نظام و اسرار شگفت‏انگیز معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این‏ «عقل فطرى‏» بدون نیاز به استاد و معلم به مقصود مى‏رسد، ولى فطرت مفهوم دیگرى ‏نیز دارد که از آن تعبیر به «فطرت دل‏» مى‏شود، که تفسیر فطرى بودن دین با این ‏تعبیر، صحیح‏تر و مناسب‏تر به نظر مى‏رسد. و منظور از آن این است که انسان وقتى به ‏اعماق جانش مى‏نگرد، نور حق را مى‏بیند، و ندایى را با گوش دل مى‏شنود، ندایى که ‏او را به سوى مبدا علم و قدرت بى‏نظیر هستى دعوت مى‏کند، که گاهى از آن تعبیر به ‏«درک وجدانى‏» مى‏شود، مانند آن که وقتى انسان یک گل زیبا را مى‏بیند، بدون‏ مقدمه و استدلال به زیبایى آن پى مى‏برد و از آن لذت مى‏برد. اینک پس از این بیان، ‏به اصل بحث‏ باز مى‏گردیم که «عید فطر» به معناى بازگشت ‏به فطرت است، یعنى ‏مساله جهاد اکبر و خودسازى در ماه رمضان، انسان را به مقامى مى‏رساند که ‏پرده‏هاى جهل، هواپرستى و خرافات و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرت‏ برداشته مى‏شود، و انسان مسلمان در این هنگام به فط‏رت ناب خود که از درون ذات ‏وجودش مى‏جوشد بازمى‏گردد، همان فطرتى که آیینه صاف خدانما و حق نما است؛ همان‏ پیامبر باطن که اگر از اسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى کامل ‏و دقیق انسان به سوى کمالات است. و به طور روشن موجب سعادت انسان مى‏گردد.

هرگاه انسان در پرتو فیوضات و برکات ماه رمضان و عبادت روزه، به این درجه‏ رسید، به حقیقت مفهوم عید فطر رسیده است، و آغاز ماه رمضان در واقع براى او عید است و باید جشن پیروزى بگیرد، وگرنه هرگز براى او عید نخواهد بود.

جالب این که در آیه مذکور، دین «قیم‏» و استوار و به عبارت دیگرخالص و ناب، آن دینى است که با فطرت بى‏آلایش و سالم آمیخته شده باشد.

نکته قابل توجه این که شواهد زنده متعدد عینى وجود دارد که نشان ‏دهنده فطرى‏ بودن ایمان به حق است؛ مانند واقعیت‏هاى تاریخى که نشان مى‏دهد، در میان هر ملتى ‏درهر دوره‏اى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنان ‏که شواهد باستان ‏شناسى و آثار وعلائم به جا مانده از دوره‏هاى قبل از تاریخ بیان کننده این ‏واقعیت است.

مطالعات روانى و اکتشافات روان‏ کاوى در ابعاد روح انسان نیزشاهد دیگرى بر فطرى بودن اعتقادات دینى است، روان‏شناسان چهار تمایل عالى و اصیل را به عنوان ‏ابعاد چهارگانه روح معرفى مى‏کنند که عبارت‏اند از حس دانایى، حس زیبایى، حس‏ نیکى، و حس مذهبى. که این خود نیز دریچه دیگرى بر فطرى بودن دین است. (4)

شاهد دیگر بر واقعیت فطرى بودن دین حق، «ناکامى تبلیغات ضد مذهبى‏» است، که‏ در همه جاى دنیا مشاهده مى‏شود، فروپاشى شوروى و کمونیسم درعصر حاضر یکى از نمونه‏هاى آن است. و هم چنین تجربیات شخصى در سختى‏ها و رنج‏ها شاهد دیگر بر توجه انسان به خواست ‏فطرت یعنى خداجویى و پناه آوردن به حق است، که در قرآن در آیات گوناگونى به این‏ مطلب اشاره شده است.

این بحث را با چند گفتار از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) پایان مى‏بریم:

در حدیث معروفى از پیامبراکرم(ص) مى‏خوانیم فرمود: «کل مولود یولد على‏الفطرة حتى لیکون ابواهما اللذان یهودانه و ینصرانه؛ (5) هر نوزادى بر فطرت اسلام و دین خالى از شرک آفریده شده است، و رنگ‏هایى همچون یهودیت و نصرانیت انحرافى است‏ که از طریق پدر و مادر به آنها انتقال مى‏یابد.» و امیرمومنان در ضمن گفتارى ‏مى‏فرماید: «فبعث فیهم رسله، و واترالیهم انبیائه لتستادوهم میثاق فطرته؛(6) خداوند رسولان خود را به سوى انسان‏ها فرستاد و انبیاى خود را یکى پس از دیگرى ‏ماموریت داد تا وفاى به پیمان فطرت را از آنها مطالبه کند.» نتیجه این که‏ نباید فطرت را که همانند آیینه خدانما و حق‏جو، در درون، ما را راهنمایى مى‏کند، و آیین حق را نشان مى‏دهد به باد فراموشى بسپاریم، بلکه باید در پرتو جهاد اکبر به ویژه در ماه رمضان خود را به این مرحله برسانیم تا از این پیامبر و چراغ ‏فروزان درون بهره‏مند گردیم.


پى‏نوشت‏ها:

1- سید رضى، نهج البلاغه، حکمت ‏428.

2- شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج‏1، ص‏295.

3- مائده / آیه 114.

4- برای اطلاع بیشتربه کتاب «حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسانى‏» ترجمه مهندس ‏بیانى رجوع نمایید.

5- علامه طبرسى، تفسیرجمع الجوامع، ذیل آیه 30 روم.

6- سید رضى، نهج البلاغه، خطبه اول.

 "حجة‏الاسلام والمسلمین محمد محمدى اشتهاردى"

روز جهانی قدس



قدس، قبله نخستین و حرم دوم مسلمانان جهان، وطن میلیون ها آواره فلسطینی است که استکبار جهانی آن سرزمین را از دست ساکنانش خارج ساخت و تحت سلطه نیروهای اشغالگر قدس قرار داد.

از همان نخستین سال های اشغال پاره تن اسلام، با مقاومت فلسطینیان و اعتراض مسلمانان و دیگر انسان های آزاده جهان، نهضت مقابله با اسرائیل و حمایت از فلسطین مظلوم شکل گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی، ملت مسلمان ایران به ویژه پس از صدور پیام تاریخی امام امت در سال 1358 مبنی بر نام گذاری آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز جهانی قدس، مسئله آزادسازی فلسطین از چنگال غاصبان قدس را سرلوحه آرمان های خویش قرار داد. از این رو، همه ساله، روز قدس را به روز فریاد کشیدن بر سر ستم کاران تاریخ و به لرزه درآوردن پایه های سست رژیم اسرائیل تبدیل کرده است.

اهمیت بیت المقدس از نظر اسلام

بیت المقدس به عنوان مهم ترین شهر فلسطین، از نظر اسلامی اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا مسجدالاقصی، نخستین قبله مسلمانان در این شهر تاریخی است.

از آغاز هجرت پیامبر اسلام به مدینه تا سال دوم هجری، قبله پیامبر در هنگام نماز و نیایش، بیت المقدس بود و بی شک، پیش از هجرت نیز در سیزده سالی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مکه مکرمه اقامت داشت، رو به بیت المقدس می ایستاد و نماز می گزارد. از این رو، این شهر، قبله نخستین، بلدالامین و حرم امن شناخته می شود.

افزون بر این، مسجدالاقصی هنگام معراج رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز ارزش و قداست خود را نشان داد، به گونه ای که خداوند می فرماید شبانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی ـ که اطراف آن را پربرکت گردانیده است ـ سیر داد تا آیات و نشانه های الهی را به او نشان دهد.

روز قدس؛ آغازی بر یک پایان

حضرت امام خمینی رحمه الله در پیام خود در سال 1358، با نام گذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به «روز قدس» فرمود: «من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم. ... من از عموم مسلمانان جهان و دولت های اسلامی می خواهم برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن، به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی، هم بستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند».

امام راحل با تدبیر الهی خویش و نام گذاری روز قدس، مبارزه با اسرائیل و دفاع از حقوق ملت مظلوم فلسطین را به عنوان تکلیفی اسلامی به همه مسلمانان از فرقه ها و ملیت ها و زبان های گوناگون گوشزد کرد و اعلام داشت که حمایت از اسرائیل، خیانت به اسلام است.

وجوب جهاد بر ضد اسرائیل

در طول دهه پنجاه خورشیدی، حضرت امام رحمه الله در اعلامیه های گوناگون در پاسخ به نامه های مردم، دانشجویان و علما، مبارزه برای آزادسازی فلسطین و حمایت از گروه های مبارز فلسطینی را بر تمام مسلمانان واجب دانست و در تاریخ هفدهم مهر ماه سال 1357، اسرائیل را «غده سرطانی» نامید.

حضرت امام خمینی رحمه الله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی سی بی اس امریکا به صراحت فرمود: «ملت مسلمان ایران و هیچ مسلمانی و اصولاً هیچ آزاده ای، اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و ما همواره حامی برادران فلسطینی و عرب خود خواهیم بود. ... اسرائیل مطرود ماست و ما برای همیشه نه نفت به او می دهیم و نه او را به هیچ وجه می شناسیم.» بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی همچنین در پیام برائت از مشرکین در سال 1366 فرمود: «ملت های مسلمان باید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازش کاری و مصالحه رهبران ننگین و خودفروخته ای که به نام فلسطین، آرمان مردم سرزمین های غصب شده و مسلمان این خطه را به تباهی کشیده اند، به دنیا اعلام کنند. ... ملت های مسلمان از مبارزه با این شجره خبیثه و ریشه کن کردن آن دست نخواهند کشید».

انقلاب اسلامی و آرمان قدس

بی شک، یکی از اثرات کلیدی انقلاب اسلامی، ایجاد حس جمعی و وحدت اسلامی میان مسلمانان جهان بود. در حقیقت، عملکرد فرافرقه ای و جهانی حضرت امام خمینی رحمه الله در سطح جهانی اسلام، به ویژه مسئله قدس شریف، موجب وحدت و هم دلی مسلمانان بر محور اسلام و آرمان های بلند اسلامی شد.

شهید دکتر فتحی شقاقی، از رهبران برجسته جنبش اسلامی فلسطین (حماس) درباره این منطق وحدت بخش اندیشه امام خمینی رحمه الله می گوید: «هیچ چیز به اندازه انقلاب امام خمینی رحمه الله نتوانست ملت فلسطین را به هیجان آورد و احساسات آنها را برانگیزد و امید را در دل هایشان زنده کند. ... با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ما به خود آمدیم و دریافتیم که امریکا و اسرائیل نیز قابل شکست هستند. ما فهمیدیم که با الهام از دین اسلام می توانیم معجزه کنیم. از این رو، ملت مجاهدان در فلسطین، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را به دیده تقدیر می نگرند و امام خمینی رحمه الله را از رهبران جاوید تاریخ می دانند».

در اندیشه امام خمینی رحمه الله ، صهیونیسم حرکتی بر ضد اسلام و مسلمانان است و ایشان با نام گذاری روز قدس و تغییر این مسئله از مقوله ای صرفا عربی به مقوله ای اسلامی، جهان اسلام را به وحدت در برابر خطر بزرگ اسرائیل فراخواند. در همین راستا، ایشان در تاریخ اول اردی بهشت سال 1358 فرمود: «بر مسلمین و بر دولت های اسلامی است که باهم متحد شوند و این جرثومه فساد را از بن و بیخ برکنند».

قدس؛ محور انسجام اسلامی

بی گمان، انسجام اسلامی، به ویژه در شرایط کنونی، ضرورتی انکارناپذیر در جهان اسلام است. در این میان، مسئله فلسطین و آزادی قدس شریف، از جمله نقاط اشتراکی است که می تواند محور وحدت و انسجام اسلامی باشد. از این رو، روز قدس در سال انسجام اسلامی باید به دیده دیگری نگریسته شود و برای آن برنامه ریزی صورت پذیرد؛ چه آنکه هر عقل سلیمی می پذیرد که بی توجهی یا کم توجهی به آرمان فلسطین به عنوان قلب جهان اسلام، چه ضربه جبران ناپذیری به جهان اسلام وارد خواهد آورد. از این رو، بر همه ملت های مسلمان است که فراتر از شعارها و اقدامات معمولی و کم اثر، این روز بزرگ را که در حقیقت روز مقابله مستضعفان با مستکبران است، گرامی بدارند. پس در شرایطی که خطر اسرائیل، امروز متوجه همه خاورمیانه و سرزمین های اسلامی است، انسجام و وحدت مسلمانان درباره موضوع فلسطین و مقابله با خوی تجاوزگرانه اسرائیل، تنها راه سربلندی اسلام و مسلمانان است.

خطر حکومت صهیونیستی

خطری که از روز تأسیس حکومت صهیونیستی در سرزمین اسلامی فلسطین، بیت المقدس را تهدید می کرد، سرانجام در حمله اسرائیل به کشورهای عربی در ژوئن 1967 میلادی رخ داد. بدین ترتیب، مسجد الاقصی، نخستین قبله مسلمانان جهان، به دست متجاوزان تجاوزکار صهیونیست افتاد.

دولت اسرائیل همان زمان با گستاخی تمام اعلام کرد که اداره بیت المقدس را برای همیشه در دست خواهد داشت. البته پیش از تأسیس حکومت غاصب یهود در فلسطین، رهبران جنبش صهیونیسم همیشه در آرزوی این بودند که روزگاری بیت المقدس را تصرف کنند و آن را از حاکمیت مسلمانان به درآورند، به گونه ای که آلفرد موند، از رهبران برجسته صهیونیسم در اوایل قرن بیستم میلادی، به یهودیان چنین وعده می داد: «روزی که هیکل سلیمان را تجدید بنا کنیم، خیلی نزدیک است و من در آینده حیات خود را وقف تجدید این بنا بر ویرانه های مسجد الاقصی می کنم».

نژادپرستی صهیونیسم

یکی از مهم ترین مباحث درباره صهیونیسم، مسئله نژادپرستی آنان است که از آن دم می زنند و حتی به آن مباهات می کنند. در اینجا، به بعضی از عقاید آنها در این باره اشاره می کنیم:

1. ارواح یهود از ارواح دیگران برتر است؛ زیرا ارواح یهود جزو خداوند است، چنان که فرزند جزو پدرش است. روح های یهود نزد خداوند عزیزتر است؛ زیرا ارواح دیگران، شیطانی و مانند ارواح حیوانات است.

2. بهشت مخصوص یهود است و هیچ کس به جز آنها داخل آن نمی شود، ولی دوزخ، جایگاه مسیحیان و مسلمانان است.

3. اسرائیلی نزد خداوند بیش از فرشتگان، محبوب و معتبر است. اگر یک نفر غیریهودی یک یهودی را بزند، باید او را کشت. چنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود هم بر اقوام دیگر برتری دارد.

4. هرگاه یهودی و اجنبی شکایت داشته باشند، باید حق را به جانب یهودی داد، اگرچه باطل باشد. ربودن اموال دیگران از راه ربا مانعی ندارد. حیات و زندگانی دیگران ملک یهود است، چه رسد به اموال آنها.

5. ما ملت برگزیده خداوندیم. از این رو، خداوند برای ما حیوانات انسانی آفریده است، مانند مسیحیان و مسلمانان و بوداییان تا بر آنها سوار شویم.

امریکا؛ حامی اصلی اسرائیل

پس از پایان جنگ جهانی دوم، یکی از سیاست های تغییرناپذیر امریکا، حمایت از اسرائیل و تلاش برای تقویت آن بوده است. البته در سال های پیدایش و اعلام استقلال اسرائیل نیز امریکا، نخستین کشوری بود که آن را به رسمیت شناخت و در تمامی سازمان ها و مجامع بین المللی از آن دفاع کرد.

در طول شش دهه اخیر، کارگزاران سیاست خارجی امریکا حمایت از اسرائیل را سرلوحه کار خویش قرار داده اند. آنها در طول این سال ها کوشیده اند در بالاترین سطح، منافع این رژیم را تأمین کنند. در این میان، استفاده از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای ناکام گذاشتن طرح های ضداسرائیلی، نمونه کوچکی از حمایت از رژیم صهیونیستی است.

معنای هولوکاست

هولوکاست از دو واژه هولو به معنای همه و کاست به معنای سوزاندن با آتش، تشکیل شده است و در اصطلاح به کشتار یهودیان در زمان هیتلر در کوره های آدم سوزی یا اتاق های گاز گفته می شود که برای نخستین بار از سوی فردی به نام الی ویزل ابداع شد.

مدعیان هولوکاست به گزاف معتقدند شش میلیون یهودی در طول جنگ جهانی دوم در اتاق های گاز با گاز سمی کشته و در کوره های آدم سوزی اردوگاه های ارتش آلمان سوزانده شده اند. نکته جالب توجه اینکه هولوکاست در زبان لاتین با حروف بزرگ نوشته می شود و به بیان صهیونیست ها، علت نوشتن این گونه واژه هولوکاست، اختصاص آن به یهودیان است.

گروه های صهیونیستی درصددند با بزرگ نمایی دردها و رنج های جمع اندکی از یهودیان، از این مسئله بهره برداری سیاسی کنند. آنان با طرح مسئله هولوکاست در طول دهه های اخیر کوشیده اند هر گونه مخالفت با برنامه های توسعه طلبانه خود را خنثی سازند.

هولوکاست؛ حریم ممنوعه

در تاریخ سیزده ژوئیه سال 1990، قانونی درباره آزادی رسانه ها در فرانسه وضع شد که بر اساس مفاد آن، زیر سؤال بردن مسئله هولوکاست در سه فرضیه اساسی مربوط به آن، یعنی کشتار ادعایی یهودیان، اتاق های ادعایی کشتار با گاز و آمار ادعایی شش میلیون کشته یهودی در جنگ جهانی دوم، جرم است و هر کس در فرانسه از این قانون سرپیچی کند، به یک ماه تا یک سال زندان و پرداخت جریمه ای بین دو تا سیصد هزار فرانک محکوم می شود.

به تدریج، بر اثر اعمال فشار سازمان های یهودی بین اللملی، به تقلید از فرانسه، در کشورهایی همچون آلمان، اتریش، بلژیک، سوئیس و اسپانیا نیز قوانین مشابهی به تصویب رسید. پس از جنگ جهانی دوم، دانشمندان و پژوهشگران بسیاری با تحقیق درباره مسئله هولوکاست، به نتایجی غیر از گفته های مدعیان آن رسیدند. البته بسیاری از آنها، یا کرسی تدریس را در دانشگاه ها از دست دادند یا برای سال ها به زندان افتادند. تا بیاموزند که در اروپای آزاد نباید بر خلاف آنچه صاحبان زر و زور می گویند، سخن راند.

شهادت حضرت علی (ع)

http://www.kelishe.com/wp-content/uploads/2013/06/postcard-testimony-hazrat-ali-5.jpg

شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) تسلیت باد.

کتابخانه آزادگان لیسار

روز قلم


اشاره

روز قلم در تقویم ایران، به عنوان نمادی برای تجلیل از صاحب قلمان و آثار ایشان انتخاب شده است. در این نوشتار، به ابعاد تربیتی، رسانه ای و ارزشی تألیف و نگاشتن اشاره شده و از چگونگی سیر قلم در طول تاریخ صحبت به میان آمده است. به این سیر، چه از نظر محتوای نوشته ها و چه از نظر ابزار ظاهری ـ که به شیوه های اینترنتی و الکترونیکی ـ رسیده، نگریسته شده است. ارزش قلم در اسلام و قرآن و در روایات اهل بیت، بحث دیگری است که به آن می پردازیم.

روز قلم

در صفحات تقویم، چهاردهم تیرماه با عنوان «روز قلم» به خود جلوه ای دیگر بخشیده است. نام گذاری این روز به نام قلم، بی ارتباط با تاریخ کهن متمدن و فرهنگ ساز این سرزمین نیست. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر (عطارد) می نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به همین مناسبت این روز را روز نویسندگان می دانستند و گرامی می داشتند.

ارزش و کرامت قلم بسیار بالاتر از آن است که برای بزرگداشت آن و صاحبانش به اختصاص دادن روزی در تقویم به آن بسنده کنیم. این ساده ترین شعار برای تجلیل از مقام قلم و ارباب قلم است. نماد روز قلم برای تجلیل، تجلیل و پیشرفت نویسندگان و نوشته ها، فقط یک تلنگر است. در این روز با گرامی داشت یاد و خاطره اهالی قلم و تجلیل از آثار ایشان، شاید بتوانیم گوشه ای از زحمات طاقت فرسای آنان را قدردان باشیم.

تاریخ نوشتن

تاریخ نوشتار، حداکثر به بیست هزار سال پیش باز می گردد و با محدود ساختن به نظام های نوشتاری مدوّن، رقمی حدود شش هزار سال پیش را نشان می دهد. این ارقام و آمارها فقط تخمینی است از سوی کاوشگران علمی، در صورتی که بدون شک پیشرفتی از سوی جوامع گوناگون، بدون کمک خط و زبان امکان پذیر نبوده است.

از جمله موادی که برای نوشتن به کار می رفته سنگ، چوب، پوست حیوانات، برگ درختان، استخوان، موم، ابریشم، پنبه و کاغذ را می توان نام برد. در طول تاریخ، نوشتن به دو صورت بوده است: یک دسته خطوطی را در برمی گرفت که با استفاده از ابزارهای تیز چون سوزن، چاقو و... نوشتاری، کنده کاری می شد. دسته دیگر شامل خطوطی است که به وسیله قلم پر، قلم نی، قلم مو و... و با استفاده از جوهر بر سطح ماده نوشتاری ترسیم می گردید. گفتنی است نسخه برداری از نوشته ای بر سنگ یا فلز به طور منطقی، در نهایت به اختراع چاپ انجامید.

قلم، معجزه جاوید

معجزه، یکی از نشانه های نبوت است. در هر دوره از تاریخ، پیامبران به اذن پروردگار، معجزه هایی را برای اثبات نبوتشان ارائه می کردند. در این میان، اسلام آخرین و کامل ترین دین الهی است؛ یعنی آیینی است که در هر برهه ای از زمان و در هر مکانی باید جواب گوی مخاطب خود باشد. حال معجزه پیامبر این دین باید از چه مقوله ای باشد که حتی جواب گوی مخاطبان هزاره های پس از خود شمرده شود؟ چه معجزه ای می تواند قرن ها تازگی و ماندگاری خود را در زندگی بشر حفظ کند؟ کتاب، نوشته، وَ ما یَسْطُرُونَ.

قرآن کریم، با قلم خالق قلم، معجزه جاوید پیامبر آخرالزمان است. قلم و کتابت از مقوله هایی هستند که نه تنها کهنه و مانده نمی شوند، بلکه هر روز جنبه هایی تازه از آنها پدیدار می گردد. پروردگار، قرن هاست برای این نوشته سترگ هماوردطلبی می کند: «اگر آدمی و پری گرد شوند که مانند این قرآن آرند، مانندش نیارند، گرچه برخی شان پشتیبان برخی باشند» یا «اگر در آنچه بر بنده مان فرو فرستاده ایم در گمانید، پس سوره ای همانندش آرید.»

قلم مدرن

در آغاز قرن بیستم، کسی این تردید را به خود راه نمی داد که قلم و کاغذ را مهم ترین و مؤثرترین ابزار ذخیره سازی اطلاعات بداند؛ زیرا در آن زمان جوامع از نظر اقتصادی و فکری به جامعه های کاغذمدار تبدیل شده بود. اما پایه های این باور پس از چندی به لرزه درآمد و با ظهور رایانه، رشد سریع فناوری اطلاعات، تلویزیون، استفاده های گوناگون از میکروفیلم، میکروفیش و ابزارهای الکتریکی، برتری بی رقیب کاغذ و قلم سنتی، به طور جدی به مبارزه طلبیده شد.

همان طور که در طول تاریخ، شکل ظاهری قلم عوض می شده است، روز به روز همراه با صنعت رو به رشد نیز تغییر می کند. اگر چه هنوز کتاب خانه های الکترونیکی و اداره های بدون کاغذ و قلم و جامعه های بدون کتاب نیامده است و شاید هرگز نیاید، ولی موقعیت ابزار و مواد نوشتنی از بنیاد دگرگون شده است. این دگرگونی در ظاهر قلم ها و نوشته ها، نه تنها از ارزش قلم و صاحبان آن نمی کاهد، بلکه به دلیل انتقال لحظه ای نوشته ها، هرآینه مسئولیت و وظیفه قلم را صدچندان می کند.

قلم چیست؟

قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن ها، تجربه های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می شوند و آیندگان مملو از تجربه و پر از راه حل هایند.

هر کس می تواند قلمی را بین انگشتانش بفشرد و فرمانش دهد که بنگارد و هر آنچه را از مخیله صاحب انگشت تراوش می کند، بنویسد. قلم، تخریب می کند. می سازد. واقعیت ها را آشکار می کند. آشکارها را نهان می کند. به واقع قلم، معجزه ای جاودان است.

جایگاه قلم در اسلام

سوگند خداوند در قرآن به نام قلم، گویاترین شاهد بر شرافت و قداست آن است: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه نویسند.» در جایی که خداوند، صاحب هستی به آفریده ای از آفریده های خود قسم یاد می کند، بشر در چه جایگاهی می تواند از ارج و منزلت آن سخن براند.

در نخستین ارتباط وحیانی رسول خدا صلی الله علیه و آله با مبدأ هستی در غار حرا، سخن از قلم به میان می آید، تا جایی که خداوند خود را این گونه معرفی می کند:«الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ آن که با قلم آموخت.»

با سیری در زندگی پیامبر و امامان علیهم السلام می توان توجه و اهتمام عملی به نوشتن را از متن سیره آنان دریافت. این قدرشناسی به حدی بود که گاه موجب آزادی اسیران کفار می گشت. در صدر اسلام، پس از پایان برخی جنگ ها، پیامبر دستور می فرمود اسیرانی که به ده نفر از مسلمانان خواندن و نوشتن بیاموزند، آزاد شوند. این عمل در جامعه محروم از تمدن آن دوره، زیباترین و مؤثرترین پیام برای ارج نهادن به جایگاه قلم و علم بوده و هست.

قلم، پیامبر جاودانه

فلسفه وجودی قلم و نگاشتن، برقرای ارتباط میان مکتب ها، آموختن تجربه ها و تعالی اندیشه هاست. تأثیر قلم، ماندگارتر، تأثیرگذارتر و عمیق تر از هر ابزار دیگری برای پیام بری و پیام آوری است. چه بسیار آثار ارباب قلمی که حتی پس از مرگشان، به فرهنگ ها یاتمدن های ماندگار تبدیل شده است. کتاب های آسمانی که برای بشر به ارمغان فرستاده شده است، همگی ناظر به این ویژگی مهم قلم است.

حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «سفیر و فرستاده تو، ترازوی بزرگواری توست و قلم تو، رساترین و گویاترین چیزی است که از سوی تو سخن می گوید.» بر اساس این روایت، قلم، شیواترین و بهترین ابزاری است که در هر برهه ای از زمان می تواند رسالت خود را انجام دهد. ماندگاری علوم و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر، رسیدن پیام مکتب ها و تمدن ها به انسان آینده و سرانجام تکامل اندیشه های بشر در طول قرونی که اندیشمندان هیچ گاه یکدیگر را ندیده اند، تنها با معجزه قلم امکان پذیر بوده و هست.

قلم به دست

اصحاب قلم و نوشتن، می توانند نسل هایی را در سراشیبی های انحراف به سقوط بکشانند یا تعالی ملت هایی را رقم بزنند. کلام و نوشته، رابط نویسنده و خواننده است. پس می تواند عامل همدلی گردد. درخت قلم اگر در تعهد و تدین ریشه داشته باشد، میوه اش شیرین و ماندگار است. ارزش هر قلم به پیام آن است و عظمت نوشته به محتوایش و ماندگاری آثار به ریشه داشتن در حق و صدق. قلم های شهیدپرور، عشق های برتر را بذرافشانی می کنند و شهیدان را در معراج شهادت از خاک تا خدا پیش می برند. چه دست هایی قلم شده تا قلم در دست پاکان قرار بگیرد و چه بسیار نویسندگان شجاع که شهید قلم شده اند.

قلم به دست گرفتم که حرف حق بنویسم هر آنچه نتوان گفت بر ورق بنویسم
قسم به جان قلم خورده ام که نای قلم را به دست گیرم و تا آخرین رمق بنویسم

قلم و روایات

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله : «قلم، نعمت بزرگی از طرف پروردگار است و اگر قلم نبود، ملک و دین استوار نمی شد و زندگیِ شایسته برقرار نمی گردید».

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله : «هر کس از من حدیثی یا مطلب علمی را بنویسد، تا وقتی آن نوشته باقی باشد، برای او حسنه می نویسند.»

امام علی علیه السلام :«عقل نویسنده در قلم اوست».

امام علی علیه السلام :«عقل های صاحبان فضیلت در نوک قلم های آنان است».


اولین عکس گرفته شده در جهان

تصویری از نخستین عکس جهان در فضای مجازی منتشر شده که چشم هر بیننده ای را به خود خیره می کند.

وبسایت باشگاه خبرنگاران: تصویری از نخستین عکس جهان در فضای مجازی منتشر شده که چشم هر بیننده ای را به خود خیره می کند.

نخستین عکس جهان که با چیزی مشابه دوربین عکاسی گرفته شده مربوط به عکسی از جوزف نیسفور نیپس بوده که در سال ۱۸۲۶ گرفته شده است.

این عکس از پنجره اتاق نیسفور نیپس در بروگاندی فرانسه گرفته شده . مرحله عکسبرداری از این صحنه با استفاده از فرآیندی که نیپس آن را هلیوگرافی نامید  ۸ ساعت طول کشید.

نخستین عکس گرفته شده در جهان
به اشتراک بگذارید...